گاهی عبارات دنیای کسبوکار، باعث ایجاد سوتفاهم میشوند. یکی از مهمترین این موارد که اخیرا چالشآفرین شده «تحول دیجیتال (Digital Transformation) است.به دلیل واژه «دیجیتال» در این عبارت، تصور اولیه این است که تحول دیجیتال به معنای بکارگیری فناوری دیجیتال است. در حالیکه این برداشت، صحیح نیست. تحول دیجیتال به معنای «تحول یک کسبوکار موجود برای موفقیت در دنیایی با تغییرات دیجیتالی مداوم» است. یعنی تحول دیجیتال، تحول کسبوکار (Business Transformation) برای پیادهسازی استراتژی مناسب شرکت در عصر دیجیتال (Digital Age) است. بر این اساس، چند نکته بنیادین در مفهوم تحول دیجیتال وجود دارد:
یک) تحول دیجیتال در مورد کسبوکار است، و نه فناوری:هر تلاشی برای تحول دیجیتال باید حول کسبوکار، کارمندان و مشتریان باشد، نه فهرستی از فناوریها. گرچه فناوری بخشی از این تحول است اما بخش محوری آن نیست.
دو) تحول دیجیتال به معنای تغییر یک سازمان موجود است، نه ایجاد یک استارت آپ:اساساً تحول دیجیتال در مورد تغییر در سازمانی است که هماکنون در حال حرکت است. به همین دلیل اینرسی تغییر دارد. هر چه سازمان بزرگتر و پیچیدهتر باشد اینرسی آن بیشتر است و تغییر، دشوارتر.
سوم) تحول دیجیتال یک فرآیند پیوسته است؛ پروژه نیست:انقلاب دیجیتال، تغییرات مداوم ناشی از امواج متوالی فناوریهای جدید است و بنابراین باید تلاش کرد به شکل مداوم، سازمان را با تغییرات تطبیق داد. مهم است که به یاد داشته باشید که تحول دیجیتال یک پروژه مدیریت تغییر سنتی با تاریخ شروع و پایان مشخص نیست. همچنین یک سفر با یک مقصد ثابت هم نیست بلکه راهی برای بازسازی سازمان است تا برای تحول مستمر در آینده دیجیتال آماده باشید.
تحول دیجیتال، موضوعی است که به اکثر صنایع مربوط است. هر صنعتی به نحوی و با سرعت خاصی با آن مواجه میشود. با این حال، در بخشها و سازمانهای مختلف، بسیاری از شرکتها نتوانستهاند به نتایج مورد انتظار آن دست یابند. اصلیترین دلیل این امر، این است که تحول دیجیتال کاری سخت است. با این حال شدنی است و تعداد قابل توجهی از شرکتها در سرتاسر جهان توانستهاند در این کار موفق باشند. برای موفقیت در تحول دیجیتال، باید به موضوعات مختلفی توجه کرد که دو مورد از مهمترین آنها، عبارتند از:
۱- چشمانداز مشترک تعریف کنید و سپس با تمرکز بر مسائل و فرصتها، اولویتها را تعیین کنید.اولین گام نقشه راه تحول دیجیتال این است که یک چشم انداز مشترک از آینده کسب و کار خود تعریف کنید، چشم اندازی که الهام بخش، همسو و زمینه ساز تغییر باشد. تعریف یک چشم انداز مشترک از آینده آسان نیست. اما بدون پاسخ روشن و قانع کننده به این سوال که "چرا باید تغییر کنیم؟" هر تحول دیجیتالی دچار لغزش می شود. برای ایجاد تغییر، رهبران باید به انگیزه بیرونی (ROI، سود، صرفه جویی در هزینه، و درآمد) که باعث ایجاد انگیزه در سهامداران می شود، در کنار انگیزه درونی (ارزش ایجاد شده برای مشتریان، کارمندان، شرکا و جامعه) که کارمندان را برمی انگیزد بپردازند. مهم است که اولویتهای تحول دیجیتال بر اساس چشمانداز مشترک مشخص شوند. باید عاشق حل مساله بود و نه عاشق بکارگیری راهکار.
۲- نظام حکمرانی مناسب برای مدیریت سبدی از ابتکارات دیجیتال ایجاد کنید.برای موفقیت کافی نیست که تنها یک ابتکار را پیاده کنیم بلکه حاکمیت سبدی از ابتکارات نیاز است. باید سبد رشد دیجیتال را از منظر مناسب دستهبندی کنیم و در صورتی که مسیرهای رشد مختلف نیاز به ساختار و فرایند متفاوتی دارند آنها را در نظر بگیریم. مثلا هنگامی که با مشکلات شناخته شده سروکار دارید یا زمانی که کسبوکاری جاافتاده و طولانی مدت را اداره میکنید، یعنی زمانی که تحت اطمینان محدود مدیریت می کنید رویکرد برنامهریزی سنتی میتواند به خوبی کار کند. اما در صورت مواجهه با عدم قطعیت زیاد، حتی نظر متخصص بر اساس تجربیات گذشته نیز میتواند بسیار گمراه کننده باشد. لذا یکی از قابلیتهای کلیدی کسبوکارها در عصر نوین، قابلیت یادگیری سریع و ارزان است. شرکتها و صنایع باید راهکار حل «چالش نوآوری در شرایط عدمقطعیت» را از استارتاپها (آزمونگری) و ویسیها (تامین مالی نوآوری) بیاموزند و این قابلیتها را همزمان در کنار سایر قابلیتها در شرکت ارتقا دهند.
چرا ضروری است به خود تلنگر بزنیم که تحول دیجیتال، پدیدهای فناورانه نیست.
- قطعا تحول دیجیتال به فناوری دیجیتال نیاز دارد ولی تحول دیجیتال را نباید پدیدهای صرفا فناورانه دید. متن قصد دارد تلنگری باشد برایمان تا از عوامل مهم دیگر غافل نشویم و تصور نکنیم برای موفقیت سازمان در عصر دیجیتال، تغییرات فنی بخش اصلی است.
- نگاه فناوریمحور به تحول دیجیتال باعث چالشهای اساسی میشود. مثلا بنده جاهای مختلفی، مشاوره تحول دیجیتال میدهم. گاهی هنگام ورود به این شرکتها میبینم معاون یا مدیر آیتی را مسوول تحول دیجیتال گذاشتهاند. در حالی که مسوول تحول دیجیتال هیات مدیره و مدیرعامل هستند. حتی اگر کار به مسوول فناوری سپرده شده باید وی و تمام واحد فناوری، تغییر نگاه و قابلیت دهند تا بتوانند در نقششان در را تحول دیجیتال انجام دهند.
- یکی دیگر از چالشهایی که فناوریمحوری ایجاد میکند این است که ممکن است فکر کنیم با خرید فناوری مثلاً نرمافزار CRM قابلیت مدیریت روابط مشتریان الزاما افزایش مییابد. در حالیکه واضح است این یک اشتباه راهبردی است. شایان ذکر است جریان اصلی مشاوره تحول دیجیتال در دنیا توسط شرکتهای برتر همچون دیلویت و اکسنچر و گارتنر، نیز ضمن اجتناب از فناوریمحوری بر قابلیتمحوری و مشتریمحوری تمرکز دارند.
- فناوریهایی همچون نیروی بخار یا الکتریسیته در تاریخ تحول صنعتی نقشی کلیدی دارند اما تحولات اساسی صنعتی را نمیتوان برقیسازی یا بخاری شدن قلمداد کرد چراکه تغییر در فرایندها و سبک کاری و فرهنگ و کسبوکار و مدیریت و ... نقشهایی اساسیتر داشتهاند.
- بسیاری از مشاوران شاخص دنیا برای جلوگیری شرکتها از فناوریمحوری و فناوریزدگی مصاحبه کردهاند و مطلب نوشتهاند. برای نمونه، دکتر دیوید راجرز که او را پدر دانش تحول دیجیتال میدانند در مصاحبهای میگوید: تحول دیجیتال درباره فناوری نیست. درباره کسبوکار، مشتری و کارکنان است. از تعریف طرحهای تحول دیجیتال بر اساس فناوری بپرهیزید و بر مسائل و فرصتهای شرکتتان تمرکز کنید.
دیدگاه خود را بنویسید