فرض کنید قصد دارید چند ماه بعد به سفر بروید. میخواهید بلیت را هماکنون تهیه کنید. اگر بلیت را بخرید امکان پس دادن بلیت وجود ندارد یعنی اگر به دلایل پیشبینی نشده، مجبور به لغو سفرتان شوید پولی که پرداخت کردهاید از دست میرود.
شرکت هواپیمایی یک «گزینه امکان استرداد» دارد ولی این گزینه را میفروشد. یعنی باید جدا از پول بلیت، هزینهای دیگر هم متحمل شوید. اگر گزینه «امکان استرداد» را بخرید میتوانید در صورت تغییر برنامهتان، بلیت را لغو کرده و پولی که برای بلیت پرداخت کردهاید را کاملا پس بگیرید.
این که به این «گزینه امکان استرداد» بیاندیشید بستگی به عوامل مختلفی دارد. مثلا:
۱- عدم اطمینان عوامل داخلی
آیا این سفر، یک سفر خانوادگی است و احتمال مریضی اعضای خانواده پیش از سفر زیاد است یا یک سفر روتین کاری است و مطابق رویه، افراد مشخصی در آن حضور دارند؟ در حالت اول (سفر خانوادگی) به دلیل اینکه احتمال تغییرات پیشبینی نشده زیاد است به احتمال بیشتری به خرید «گزینه امکان استرداد» فکر میکنید.
۲- عدم اطمینان عوامل بیرونی
آیا مقصد سفر، یک منطقه روستایی است که تغییرات آب و هوایی در آنجا محتمل است و در هوای نامناسب، امکان استفاده از طبیعت و گذراندن اوقات خوب وجود ندارد؛ یا اینکه مقصد سفر، یک شهر بزرگ است که شما برای حضور در یک کنفرانس در یک هتل میخواهید به آنجا سفر کنید؟ سفر به یک منطقه ناشناخته روستایی، اهمیت توجه به گزینه استرداد را افزایش میدهد.
این مثال، توضیح سادهای از توجه به جنبه آپشن فعالیتها (اختیار معامله یا آزادی انتخاب) است. گاهی ما فعالیتهایی انجام میدهیم که در نگاه اول ارزشی ندارند اما ارزش اصلی آنها در آینده مشخص میشود و میتوانند دست ما را برای تغییر و انتخابهای متفاوت در آینده باز نگاه دارند.
اقتصاد کشور ما دارای عدم اطمینان زیاد داخلی و عدم قطعیت زیاد بیرونی است. در این شرایط، شرکتها باید کنار استراتژیهایی مانند مدیریت هزینه، ارتقای کارایی و توسعه کسبوکار مرسوم که میتوانند خلق ارزش روشنی داشته باشند به استراتژیهای رشد و نوآوری در سطح سبد کسبوکار توجه کنند یعنی بتوانند سبدی از گزینههای بدیل و جایگزین (مشابه گزینه استرداد بلیت) داشته باشند که امکان تصمیمگیری بهتر در آینده را فراهم کنند. این کار دشوار اما شدنی است و مدیریت هوشمندانه سبد کسبوکار و فعالیتهای شرکت را میطلبد.
دیدگاه خود را بنویسید