در عصر نوین کسبوکار، نوآوری مهمتر و در عین حال پیچیدهتر شده است. برای موفقیت در نوآوری باید تا حد امکان بازتر بود. یعنی ایدههای بیشتری را دنبال کرد و چرخههای غربالگری و ارزیابی سریعتری برگزار نمود.
در این راستا باید نوآوریها را دستهبندی کرد:
- نوآوری با «عدم قطعیت محدود»: ایده جدید (محصول، فرایند و غیره) تا حد زیادی از ابتدا قابل تعریف است.
- نوآوری با «عدم قطعیت زیاد»: ایده جدید بسیار مبهم است. سرعت پیادهسازی و قابلیت تطبیقپذیری بسیار مهمتر از ایده اولیه است.
بر اساس این دستهبندی، تفاوتهای زیادی در مدیریت نوآوری نیاز میشود. برای مثال:
-- قیف نوآوری: الگوی قیف نوآوری در هر کدام از این نوآوریها متفاوت است. بنابراین مدیریت سبد متفاوتی نیز میطلبد. باید توجه داشت که تاکید بر شناسایی تعداد کمی ایدهی جذاب و عالی، منجر به از دست دادن نوآوریهای با عدمقطعیت زیاد میشود.
-- خلق ارزش: شکل خلق ارزش کسبوکاری در دو گونه نوآوری متفاوت است. تیمهایی با نوآوری عدم قطعیت زیاد باید سریعتر و به دفعات بیشتر اما در مقیاسهای کوچکتر، خلق ارزش را نشان دهند.
-- بازخوردهای مشتریان: میزان و الگوی بازخوردهای مشتریان در دو گونه نوآوری متفاوت است. بنابراین تیمهایی با نوآوری عدم قطعیت زیاد، باید به دفعات بیشتری بازخوردهای مشتریان را منعکس کنند.
دیدگاه خود را بنویسید