«ما میخواهیم OKR اجرا کنیم. دیگر KPI جواب نمیده و باید برویم سراغ روشهای جدید.»این عباراتی بود که حدود یک سال پیش از یک عضو هیات مدیره شرکتی بزرگ شنیدم. شرکت مذکور، استراتژی مشخصی نداشت اما چون مدیران شنیده بودند در بعضی شرکتهای داخلی و خارجی از روش OKR استفاده میشود اصرار بر این روش (بدون روشن شدن استراتژی شرکت) داشتند. بنده به عنوان مشاور استراتژی در کنار یکی از بهترین مشاورین OKR کشور تلاش داشتیم این دیدگاه را اصلاح کنیم و بر همراستایی OKR با استراتژی تاکید کنیم.
این نوع دیدگاه را در مقولات دیگر هم شنیدهام. مثلا یک نمونه دیگر این است: «امروزه، دوره مدیریت پروژه به شیوه اجایل است. باید مدیریت پروژه سنتی را کنار گذاشت». این دیدگاه و موارد مشابه بر این ایده کلی استوار است که همیشه، روشها و ابزارهای مدیریتی جدید به طور کامل جایگزین موارد سنتی و متعارف میشوند و استفاده از روشهای متعارف یک نوع عقبافتادگی است. در حالیکه در اکثر اوقات این طور نیست. به عبارت دیگر، عمدتا روشهای نوین، «تکمیلکننده» روشهای سنتی هستند.
از جمله موضوعاتی که از این «دیدگاه جایگزینمبنا» آسیب دیده طراحی دفاتر کاری است. خصوصا برای شرکتهایی که نیاز به نوآوری و تحول دیجیتال دارند گاهی مشاهده کردهام که در بخش قابل توجهی از شرکت، طراحی به طور کلی از بسته به باز تغییر کرده است.
راهکار صحیح برای طراحی دفاتر کاری، رویکرد ترکیبی است:
- دفاتر کار نوآور و تحولمحور: اگر ماهیت فعالیت شرکت و محور استراتژیک بلندمدت آن، نوآوری و تحول است طراحی باید به طور کلی بر دفاتر باز استوار باشد اما محلهای مناسبی برای تمرکز و کارایی نیز در نظر گرفته شود.
- دفاتر کار بهرهور و کاراییمحور: در اغلب شرکتها، کارایی و بهرهوری و تمرکز باید محور فعالیتهای شرکت باشد اما نوآوری و تحول نیز در کنار فعالیتهای فعلی باید وجود داشته باشد. در این شرکتها، باید طراحی دفاتر کار به شکل بسته باشد اما برای افزایش خلاقیت و ارتباطات، موقعیتهایی برای تعامل و برخوردهای کارکنان در نظر گرفته شود. مثلا راهروها یا محل نهار طوری طراحی شود که کارکنان بتوانند با یکدیگر گفتگو کنند و تعامل روزانه داشته باشند.
دیدگاه خود را بنویسید