شرکت ایدهگزین ارتباطات روماک، اسنپ نیست!
شرکت ایدهگزین ارتباطات روماک یکی از مهمترین شرکتهای کشور است. این شرکت که آن را با نام اسنپ میشناسیم، توسط دکتر محمود فوز اماراتی و ایاد القصار (از راکت اینترنت) در سال ۱۳۹۳ تاسیس شد. این شرکت طراحی کسبوکار خاصی را دنبال کرد یعنی کسبوکار اکوسیستمی. امروزه اکثر شرکتها، در اکوسیستم فعالیت نمیکنند بلکه در قالب زنجیره ارزش فعالیت میکنند اما شرکتهایی مثل اسنپ و دیجیکالا نشان دادند که میتوان در قالب یک اکوسیستم فعالیت کرد و بسیار موفق بود.
یکی از موضوعات مهم در اکوسیستم این است که گاهی بین هماهنگکننده (شکلدهنده) اکوسیستم (یعنی شرکت اسنپ)، و اکوسیستمی که شکل گرفته و در آن نیازهای بازیگران اکوسیستم رفع میشود (یعنی «اکوسیستم اسنپ») تمایز قائل نمیشویم. در حالیکه «اکوسیستم اسنپ»، چیزی غیر از «شرکت اسنپ» است. یعنی شرکت ایدهگزین ارتباطات روماک، را میتوان «شرکت اسنپ» خطاب کرد اما «اکوسیستم اسنپ» چیز دیگری است. شاید دلیل این همنامی آن باشد که معمولا اکوسیستمها با نام شکلدهنده آن اکوسیستم شناخته میشوند.
اکوسیستم باید هویت داشته باشد تا بتواند نقطه انتخاب و مراجعه باشد. وقتی مردم یاد نیاز به حمل و نقل شهری می افتند یاد اسنپ میافتند. این اسنپ، اکوسیستم اسنپ است و نه شرکت اسنپ. در موقع نیاز، مصرفکنندگان یاد شرکت اسنپ نمیافتند چون شرکت اسنپ از پاسخدهی به آنها به تنهایی عاجز است! آنها حتی یاد اپ اسنپ (به تنهایی) هم نمیافتند! یاد یک اکوسیستم میافتند که «سوپراپ اسنپ» درب ورود به آن است. رانندگان هم همینطور، به پایگاه کاربران اسنپ رجوع میکنند و نه شرکت اسنپ. به عبارت دیگر، وقتی یک راننده میگوید قصد دارم بروم در اسنپ کار کنم منظورش کار در شرکت اسنپ نیست بلکه کار در اکوسیستم اسنپ است.
گفتنی است اینکه هویت اکوسیستم چگونه شکل میگیرد صرفا تحت کنترل شکلدهنده اکوسیستم (شرکت اسنپ) نیست و نقشآفرینی بازیگران اکوسیستم هم در آن موثر است. مثلا احتمال اکثر مردم اصلا اسم شرکت ایدهگزین ارتباطات روماک را نمیشناسند ولی به تدریج نام اسنپ را به عنوان نام اکوسیستم پذیرفتند.
تمایز قائل شدن بین اکوسیستم و «شرکت شکلدهنده اکوسیستم» مهم است. به عنوان مثال، قانونگذاران باید به این موضوع توجه داشته باشند و نوع خاصی از قانونگذاری را برای اکوسیستم دنبال کنند (چراکه کنترل و مسوولیت مدیرعامل شرکت اسنپ در قبال کارمندان اسنپ و با آنچه در مورد رانندگان اسنپ صورت میدهد متفاوت است). نمی توان از مدیرعامل اسنپ خواست همانطور که حدود 3000 کارمند اسنپ را مدیریت و کنترل میکند چندین میلیون راننده اسنپ را هم کنترل کند. یکی دیگر از دلایل اهمیت تمایز قائل شدن بین این دو پدیده، در حوزه استراتژی است. شرکتی که میخواهد کسبوکار اکوسیستمی شکل دهد باید بر اعتماد، همکاری، تعاملات برد برد، زمانبندی تحولآفرینی و سایر مباحث راهبردی توسعه اکوسیستم توجه لازم را داشته باشد.
دیدگاه خود را بنویسید